جدول جو
جدول جو

معنی ارین نی - جستجوی لغت در جدول جو

ارین نی
(اِ)
یا اومنید. ربه النوعهای یونانی. و رومیان آنان را فوری مینامیدند و ایشان دختران زمین بودند و در تارتار (دوزخ) میزیستند و مأمور بودند گناهان بشر را جزا دهند و صورت آنان را با موهای مارشکل مجسم می کردند که به یک دست مشعلی فروزان و بدست دیگر خنجری دارند. نام آنان تی سی فن ، الکت ، مژر بود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بِ جَ)
نسبت است بشهرکی از شهرکهای سغد سمرقند که آنرا اربنجن گویند و مشهور به انتساب بدان ابوبکر احمد بن محمد بن موسی بن رجابن حنش الاربنجنی و ابومسلم عامر بن مکامل بن محمد بن قطن بن عثمان بن عبدالله بن عاصم بن خالد بن قره بن شرف الهمدانی الاربنجنی باشند. (انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(اَ زُ)
منسوب به ارزنان از قراء اصفهان و گروهی از دانشمندان بدین نسبت شهرت دارند. رجوع به انساب سمعانی شود
لغت نامه دهخدا
ژزف، شاعر غزلسرای ایتالیائی مولد او بوسی زیو بسال 1729م، / 1141 هجری قمری و وفات در 1799م، / 1213 هجری قمری وی اشعاری روان و دل انگیز دارد
لغت نامه دهخدا
(قَ نَ نی)
نسبت است به قرینین. (منتهی الارب) (انساب). رجوع به قرینین شود
لغت نامه دهخدا
(رِ)
نیکلا گابریل دو. نام لیوتنان اول پلیس پاریس. مولد لی مژ (1625-1709 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(گِ وِ)
قصبه و اسکله ای است در منتهای جنوبی خلیج گرین بی که دارای 10000 تن سکنه است. نصف اهالی آن را مهاجران فرانسوی تشکیل می دهند. مردم آن به زبان فرانسه و انگلیسی سخن می گویند. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اُ)
زن بره خدای باد شمال در اساطیر یونان. (ایران باستان ص 773)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
منسوب به شهر اژین. (ایران باستان ص 808 و 813 و 814)
لغت نامه دهخدا
هیکل ارینی، ابن ابی اصیبعه در ذیل ترجمه جالینوس از قول او نقل کند: ففی هذا الزمان جمعت کل ما جمعته من المعلمین و ماکنت استنبطته و فحصت عن اشیاء کثیره و وضعت کتباً کثیره لأروض بها نفسی فی معان کثیره من الطب والفلسفه احترق اکثرها فی هیکل ارینی و معنی ارینی السلامه. (عیون الانباء ج 1 ص 74)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارسن لی
تصویر ارسن لی
غروش شیر نشان سکه ایست ترکی
فرهنگ لغت هوشیار